محل تبلیغات شما

دلم خواست که تو را در آغوش بگیرم. بخار یک فنجان قهوه در هوا بپیچد.در کافه صدای شجریان پدر سکوت را بکشد
.  من کمی مست باشم از عطر تو و هوا هوای سرد و زمستانی تهرانی باشد که هیج وقت لمسش نکرده ام. هر دو به هم دیگر پناه اورده باشیم. سن و سال هم اوایل جوانی باشد . درست زمانی که هردویمان جای اشتباه کردن داشته باشیم . تو از دستت در رفته باشد لب هایت را زیادی قرمز کرده باشی کلاغ ها در اسمان بخوانند برف . برف . تمام زمین ها سفید باشد . مثل تو . که سند هرچه سفیدیست را به نامت زده اند. ببوسمت. بعد دنیا همانجا متوقف شود و به این روزهای سیاه نرسیم .

309. برای تو که میخواهمت... برای تو که قرار بود سیگارم را از گوشه ی لبت روشن کنم... برای تو که آوایی

306. یه بارم برام عکس مانتو های گل گلی بفرست تا انتخاب کنم.....

305.. تقصیر من بود همه چیز.

تو ,هوا ,هم ,ها ,برف ,باشیم ,بخوانند برف ,برف برف ,برف تمام ,اسمان بخوانند ,در اسمان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

درمان در منزل